محمدحسین و میناکاری...
اینجا تو همه عکسا چشماتو بستی...چون افتاب چشمای نازتو اذیت میکرد.
اینم یه نمای کلی از میدان نقش جهان....
بعد از کلی بازی و دست پا زدن تو ماشین خوابت برد ...فدای این چهره معصومت بشم...
محمدحسین جان تا این لحظه 11 سال و 1 ماه و 22 روز سن دارد
محمدحسین و میناکاری...
اینجا تو همه عکسا چشماتو بستی...چون افتاب چشمای نازتو اذیت میکرد.
اینم یه نمای کلی از میدان نقش جهان....
بعد از کلی بازی و دست پا زدن تو ماشین خوابت برد ...فدای این چهره معصومت بشم...
جمعه من و شما وبابایی میخواستیم بریم عروسی دختر دایی من تو شهر کرد..اخه اقای داماد از هموطنان شهر کردی هستند.بخاطر همین باید لباس گرم برای شما همراهمون میبردیم.وچه خوب شد بردیم.چونکه موقع برگشتن هوا یکم سرد بود. ماهم قبل از رفتن می خواستیم لباسای گرمتو امتحان کنیم ببینیم کدوم اندازت شده.و این شد حاصل انتخابمون....